قاصدک لای شاخ وبرگ گلدون جلوی پنجره اتاقم گیر کرده بود. هر روز صبح با لبخند و نگاهم بهش صبح بخیر می گفتم. شده بود یک دوست خوب، ازش داشت خوشم می اومد. این رو با نگاهم تو تمام ساعت های روز از پشت پنجره بهش می گفتم. امروز صبح که بیدار شدم قاصدک نبود. دیگه حتی قاصدک هم زبان نگاه و لبخند را یادش رفته! ای کاش قبل از این که برای همیشه بره پنجره اتاقم رو باز می کردم و بهش می گفتم:" بهت عادت کردم، هیچ وقت از جلوی پنجره اتاقم نرو."
پ.ن: من چند روزی می شه که عضو این سایت شدم. با عضویت در این سایت فهرست کتاب هایی که خوانده اید را به همراه نظر شخصی در اختیار سایر اعضا می گذارید و از کتاب هایی که دیگران معرفی کردند استفاده می کنید.
سلام.
با اینکه قبلا هم خوانده بودمش، زیبا بود.
قدر داشتهها را همیشه بعد از اینکه از دست بروند می دانیم
ممنونم که برام پیغام گذاشتید.
من هم وبلاگ شما رو به لیستم اضافه کردم تا محبتتون رو جبران کنم.
:)
:)
دوست جدیدم، ممنون که به من سر زدی و خوشحالم که با وبلاگت و نوشته های خوبت آشنا شدم
آیا از روزی که قاصدک را دیدید تا روزی که پر زد و رفت تو هم توی اتاق بودی؟ یا او را در طول روز تنها می گذاشتی؟
شاید یک روز جریان باد او را با خود بیاورد و دوباره او را ببینی. جریان بادی که او را از تو جدا کرد. قاصدک فراموش کار نیست.
مرسی دوست جون. تو همیشه برای من از این نظرات انرژی مثبتی بده، برای من تکراری نمیشه!!
(از طرف انجمن love TRAKOONAN ) !!! (:
قاصدک هان چه خبر اوردی از کجا از که خبر اوردی.
اون سایته هم اره من عضور بدکش نیست
قاصدک هیچ وقت یه جا آروم نمی مونه. باید بره ٬ این وظیفه ی هر قاصدیه .
شاید برات یه خبری آورده بود . ازش نپرسیدی.
وبلاگ خوبی داری مهدیه خانوم.
چند تا از پست ها را خواندم.
به روزم. و فعلاٌ سعی می کنم هر روز آپ دیت کنم. دوست داشتید سر بزنید به خانه ی ما.
آبی باشی مثل آسمان.
سلام وبلاگت قشنگه اگه خواستی منو لینک کن تا منم لینکت کنم به این آدرس برو مرسی
مهدیه جون سلام : امروز وبلاگت رو با دقت بیشتری دیدم . نوشته هات خیلی قشنگن درست مثل خودت . امیدوارم موفق باشی .